وای خدایا این بشر چرا اینقدر شبیه منه.

صورتش کاراش اروم و خندون بودنش.

شوهرش هم شبیه تی ای مونه. با این تقاوت که تی ای ما قد بلند تره.

بچه ها این تی ایه تا یه مدت منو محل نمیداد. من دو سه بار مثل همیشه باهاش رفتار کردم اونم مثل قبل شد. نفهمیدم چرا این کارو میکنه.

خره پسره خیلی خوب بود. علاوه بر دانشگاه تو کشور هم یه برنامه نویس باحال هست.منتها یکم یبس و چندش بود اصن ولش کن:/

ای بابا.

سینگل به گور نشیم یوقت.

 

پس فردا امتحان دارم.

میشه برام دعا کنید؟

چون میدونم توی اسکل اینجا رو میخونی بگم.

الان که نزدیک تایم مه یسری افکار منفی مسخره میان تو ذهنم. مثلا یادم میاد که یکی رو داشتم ولی شعورش در این حد نبود که چیزی برام هدیه بگیره یا بخره که هیچ، شعورش در این حد نبود که تبریک بگه حتی. دو روز مونده به تولدم با من کات کرد کسکش. من روز تولدم هیچ شور و شوقی نداشتم خاله ها رفتن برام گل چیدن اوردن کیک خریدن کادو حتی و کلی زدیم و رقصیدیم.

ولی اون ته دلم یه غم بود. 

که تو دیوث توی بی شرف هیچوقت پشتم نبودی و من واسه خودم یه پشت و پناه خیالی ساخته بودم. و هر روز حالم بدتر میشد. یادم نمیره که من پر پر میزدم و درسا رو بلد نبودم. مثلا ادعات میشد که بابامی و دوست پسرم ولی هیچکدوم نبودی. مثلا یکی رو داشتم که دکترا داشت ولی دریغ از یکم راهنمایی فقط یکم.

مثلا میتونست دو تا سایت معرفی کنه بگه بیا فیلم دانلود کن ازینا.

 

ادم اینجور وقتا قلبش میگیره.

بدم میاد ازت. تعجبی نداره که احساسی توت وجود نداره. فقط دلم برا خانومت میسوزه

 

 

کامی

بهش میاد ازین پسرا باشه کا به یه ایل دختر قول ازدواج داده و قالشون گذاشته:/

بعنوات دوست پسر شتی هست.

ولی برا یه دوست بد نیس

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها